فاجعه رسانه های عربی
در چند روز گذشته در برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس بودم ویک صحنه رسانهای پر سر و صدای پر از اخبار، تحلیلها و مداخلات فراوانی را دنبال کردم که به دلیل میزان سردرگمی در افکار و برداشت های ناشی از آن صحنه، من را برای بیننده عرب احساس ترحم کرد.
واين به تجزیه وتحلیل ها و نظر ها که از حق همه با تمام شافیت وآزادی مربوط نیست، ولیکن به طور مشخص، در نحوه پرداختن اخبار، وزاویه نشان دادن رویدادها که در رسانه های عربی به طور اساسی بر رسانه های غربی مبتنی است، اکثر آنها در نگاه به اکثر رویدادهای بین المللی، به ویژه در رابطه با روسیه و ایران، روایت غربی را اتخاذ می کنند.
علیرغم موضع رسمی که هرگونه رویارویی با ایران را رد می کند، با افشای اطلاعات اخیر مبنی بر اینکه پادشاهی عربستان سعودی در صورت وقوع جنگ منطقه ای به ایالات متحده اجازه نمی دهد از خاک خود برای حمله به ایران استفاده کند، این یک موقعیت عادلانه و شرافتمندانه است که ما از پادشاهی انتظار داریم. اما به نظر می رسد رسانه های عربی بر اساس بخشنامه و بدون استقلال عمل می کنند و تعدادی از چهره های تاثیرگذار نیز در این نظر با من هم عقیده بودند که به دلیل حساسیت موضوع از اظهارنظر رسمی و اعلام هویت خودداری کردند.
من می گویم استانداردهایی بر رسانه های عربی، برخی از آنها محلی و برخی دیگر بین المللی تحمیل شده است و آنها را ملزم می کند تا ادعاهایی مبنی بر اینکه “ارتش روسیه متحمل خسارات شده است”، در حالی که “نیروهای اوکراین پیروز هستند” را گزارش کنند، در دروغی آشکار و ارزان که بر اساس تمام حقایق که از میدان جنگ می آیند تکذیب می شود. کمک های ایالات متحده به اوکراین به ارزش 61 میلیارد دلار نیز طوری به تصویر کشیده می شود که گویی قوانین بازی را تغییر می دهد، اما این خیلی دور از واقعیت است.
در واقع، از 60.7 میلیارد دلار، ایالات متحده در مجموع حدود 23 میلیارد دلار را برای تکمیل ذخایر نظامی خود استفاده خواهد کرد و 14 میلیارد دلار دیگر به ابتکار کمک امنیتی اوکراین اختصاص خواهد یافت که بر اساس آن پنتاگون تسلیحات جدیدی برای ارتش اوکراین خریداری می کند. از طرف پیمانکاران دفاعی آمریکایی (یعنی پولی است که در ایالات متحده آمریکا خرج خواهد شد). 11 میلیارد دلار برای تأمین مالی عملیات نظامی کنونی ایالات متحده در منطقه، افزایش توانایی های ارتش اوکراین و تقویت همکاری اطلاعاتی بین کی یف و واشنگتن، و حدود 8 میلیارد دلار کمک غیرنظامی مانند کمک به دولت اوکراین برای ادامه عملیات اساسی، از جمله پرداخت حقوق وحقوق بازنشتگی.
این کمک های و سایر کمک های اروپایی به عنوان شعارهایی علیه “تهدید روسیه” استفاده می شود که پس از پیروزی روسیه در اوکراین به اروپا “تجاوز” خواهد کرد، بنابراین نخبگان سیاسی در ایالات متحده و اروپا با این توهمات شهروندان را فریب می دهند تا از اوکراین جلوگیری کنند. از تخلیه روسیه تا پایان اوکراین و جلوگیری از پیروزی روسیه به هر قیمتی.
در رابطه با ایران، رسانه ها نشان می دهند که حمله ایران به اسراییل با پهپاد وموشک ها چیزی جز یک «بازیگری» و «تئاتری» است که از قبل با ایالات متحده آمریکا توافق شده است، به طوری که این تصور در بین ناظران عرب حاکم می شود که ایالات متحده بر همه رویدادهای خاورمیانه و جهان مسلط است و “در حال مبارزه با افراط گرایی و گسترش شیعه ایران” و “مبارزه با گسترش روسیه به سمت اروپا” است!
در پایان، ما پیش روی خود نزاع های ایرانی-عربی، شیعه-سنی و فلسطینی-فلسطینی، کمپینی برای لکه دار کردن روسیه و گروه بریکس و تلاش های ناامیدانه برای ایستادن در برابر چرخ تاریخ، و مانع از گذار جهان از هژمونی قطبی به دنیای چندقطبی و تلاش برای حفظ نظام اقتصادی و مالی همانگونه که هست، در زمانی که اقتصاد جهانی در انتظار یک بحران شدید اقتصادی است.
متأسفانه بسیاری از افراد تحت تأثیر این رسانه قرار دارند و تمایل به پذیرش آن دارند و وقتی با آنها در میان میگذارید و سعی میکنید دیدگاه متفاوتی را از زاویهای متفاوت ارائه دهید، بسیار شگفتزده میشوند.
تصور من به طور کلی این است که رسانه ها عمدتاً برای دور نگه داشتن توده های عرب از تفکر در مورد هر نقش یا تأثیر جهان عرب در رابطه با مسئله فلسطین یا حل و فصل و بهبود روابط بین کشورهای منطقه و هر نقشی در روند تغییرات گسترده بین المللی که در جهان امروز در حال وقوع است. بلکه احساس میکنید رسانههای عربی در ایجاد دشمنی ها و رقابتهای قومی، فرقهای و سیاسی خلاق هستند و به دنبال افزایش نفرت و ناامیدی نسبت به واقعیت عربی و تسلیم بیقید و شرط در برابر غرب «آزاد» و «شگفتانگیز» و«کاروان توسعه».
کنار گذاشتن هرگونه عینیت در بحث پرونده ایران یا حوادث روسیه، اوکراین و ناتو یا تنش در روابط روسیه و آمریکا و مسائل دیگر، به نظر می رسد که اصحاب رسانه و برنامه های مختلف تلویزیونی به دنبال هر بهانه ای برای تعمیق اختلافات هستند، و پرورش نفرت در میل به افزایش بازدید ها، گسترش دسترسی عموم و به دست آوردن منافع مالی بیشتر (از تبلیغات و غیره) بدون توجه به اصول، ارزش ها، یا اخلاق حرفه ای و به طور کلی انسانیت. هیچ کس در این صحنه به دنبال درمان، کار یا ترتیبات احتمالی نیست، بلکه اتهامات شغلی و خیانت بدون وجدان رد و بدل می شود.
آنها در زمانی که بی طرف بودن در برابر خطراتی که منطقه ما در معرض آن قرار دارد و سرنوشتی که مردم عرب فلسطین ما به آن دچار شده اند، درست نیست. شخص می ترسد این سوال را بپرسد که چه کسی مسئول همه اینها است و آیا این شخص یا نهاد از دستور کار پیروی می کند یا خیر.
شاید آنچه که واقعاً تا اعماق روح ناراحت کننده است، توافق تعداد کمی از سیاستمداران و چهره های رسانه ای است که با آنها برخورد کردم در مورد رویارویی «علیه ایران» و بدبینی «علیه ترکیه» و حتی بدبینی به روسیه، که همگی در یک قرار می گیرند. مقوله، که تقسیم و تعمیق شکافها میان گرایشهای مختلف است که باید تلاش کرد تا نقش اعراب را برای مقابله با طرح صهیونیستی-اسرائیلی برای انحلال مردم فلسطین و آرمان آنها متحد کند. آیا آدم منطقی وجود دارد؟